آیا این همه انتصابات در وزارت نفت و پتروشیمی تاثیری هم در رفع ناترازی انرژی و سوخت کشور دارد؟

به قلم عبدالرسول جوادی بالاجاده: هنوز چند ماه از معرفی وزیر نفت دولت چهاردهم نگذشته است که هر روز شاهد دهها انتصاب و جابجایی مدیران صنعت نفت و پتروشیمی می باشیم. این در صورتی است که با روی کار آمدن دولت چهاردهم،مشکل بزرگی به عنوان" ناترازی انرژی و سوخت"در کشور دست و پنجه نرم میشود . آیا این حجم جابجایی مدیران در سطوح مختلف تا پایین ترین سطح مدیران شرکت‌های پتروشیمی،معاونین و هیات مدیره،کمکی به ناترازی انرژی در کشور می کند؟ آقای وزیر نفت؛ اگر مشکل ناترازی انرژی و داستان‌های حاشیه ای قیمت تمام شده سوخت، مازوت سوزی نیروگاهها،قاچاق سوخت در مرزها،پیدا شدن لوله های انتقال سوخت در کف دریاها و دهها اما و اگرهای مدیریتی در صنعت نفت و پتروشیمی، ریشه در مدیریت مدیران این صنعت دارد پس چرا دورانی و گردشی مدیران این صنعت را از کرسی به کرسی دیگر جابجا میکنید؟ اگر مدیران صنعت نفت و پتروشیمی توانمند بودند دلیل این همه جابجایی آنان آنهم تغییر میز از این پتروشیمی به آن پتروشیمی و معاون مدیرعامل شود و مدیرعامل هیات مدیره و عناوین این دستی بابت چیست؟ بهتر آن نبود و نیست بجای اینکه وقت کاری دولت صرف اینهمه جابجایی مدیران شود،صرف پژوهش،تحقیق و تبیین راهکار برون رفت از ناترازی می‌شد،شاید مشکل کشور مرتفع شود. مگر نه این هست فقط صندلی ها و میزها با همان آدمها تغییر و جابجا می‌شوند گاهی مدیران دولتهای قبلی مدیرعامل،گاهی هیات مدیره و یا جایگاه‌های دگر گمارده می‌شوند. تا کی کشور باید معطل و اسیر بازی‌های جریانی و سیاسی باشد . انتصاباتی که عمرشان به سه ماه نمی‌رسد آنهم در حساس ترین پستهای حاکمیتی وزارت خانه،آیا این حقوق مسلم مردم کشور نیست که تضییع می‌شود. بهتر آن نیست بجای اتلاف وقت کشور برای انتصابات،چاره ای برای پروژه های رها شده در صنعت نفت و پتروشیمی که عمری بالای ده سال را بدون پیشرفت آنهم در زمره مگا پروژه ها صرف می کردید و پیگیری امور پروژه ها می شدید که چرا سالها رها شده است بدون کمترین درصد پیشرفت و هدر رفت میلیون ها یورو و دلار که سرمایه ملی و سهام بازنشستگان کشور و حق الناس مردم است. این شرایط ناترازی در حالی است که ایران برخوردار از منابع غنی نفت و گاز در منطقه و جهان است و ناترازی نشان از ناکارآمدی مدیران دستگاه های مرتبط می باشد. آیا سزاوار نیست بجای اتلاف وقت جابجایی مدیران نگاهی به قراردادهای پر حاشیه با شرکتهای پیمانکاری و سرمایه گذاری در این صنعت داشته باشید.؟ و بماند و بماند و بماند ...بسیاری از اماها و اگرها که اگر گفته شود مغز استخوان سوزد. اندکی تعجیل که وقت خدمت بسیار اندک است بهتر آنکه بجای تعهدات حزبی و جریانی به تعهدات دولت چهاردهم در برابر مردم بیاندیشید تا اینگونه افکار عمومی سرگرم ناترازی انرژی،قطعی برق و گرانی سوخت و دهها بلا و مصیبت مدیریتی نشود ؟